شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ - ۰۷:۳۶
۰ نفر

همشهری دو - نرگس خانعلیزاده: با دکتر امیر شاهرخی، مدرس مدیریت، درباره روش های موفقیت بدون نیاز به تحصیلات عالی صحبت کردیم؛ اینکه کی باید ادامه تحصیل بدهیم و کی ادامه تحصیل ندهیم؟

دانشجو

مي‌خواستيم بدانيم كه يعني همه موفق‌هاي عالم، فوق‌ليسانس و دكتري دارند يا بدون اينها هم مي‌شود آدم موفقي بود؟ دكتر شاهرخي، برايمان از دلايلي گفت كه نشان مي‌دهد خيلي‌ها راه را اشتباه رفته‌اند؛ اينكه راه موفقيت، فقط از داشتن مدرك نمي‌گذرد.

  • شغل به تحصيلات تكميلي نياز ندارد

قبل از همه‌‌چيز بايد بدانيم كه در آينده در چه موضوعي مي‌خواهيم وارد چه شغلي بشويم. خيلي‌ها متأسفانه در جامعه ما حتي اين مقدمه اوليه را هم نمي‌دانند كه به چه شغلي علاقه دارند تا براساس آن شغل نياز به تحصيل و... را تنظيم كنند. بنابراين حرف اول من به جوان‌ها اين است كه شما هيچ كاري نمي‌توانيد انجام بدهيد، بدون اينكه آن را بلد باشيد؛ پس مهارت شغلي اولويت اول است. حالا بعضي مشاغل ساده‌ترند، بعضي مشاغل پيچيده‌تر؛ بعضي مشاغل به تحصيل احتياج دارند و بعضي ديگر لزوما احتياج ندارند. مثلا شما نمي‌توانيد جراحي را تصور كنيد كه تحصيلات ندارد. يا فرد اقتصاد‌دان، بدون تحصيلات اقتصادي ممكن نيست موفق شود. منتها مشاغلي هم هستند كه ممكن است فردي با تحصيلات ليسانس و يا حتي ديپلم، در آن موفق شود و اجباري براي ادامه تحصيلات تكميلي نيست. پس دانستن اينكه شغل مورد علاقه‌ام نياز به ادامه تحصيلات دارد يا نه از همه‌چيز مهم‌تر است.

  • ياد گرفتن حرف اول را مي‌زند

ممكن است كه شما يك فروشنده خوب باشيد بدون اينكه تحصيلاتي در حوزه مديريت و بازاريابي داشته باشيد پس بياييد اين دو فاكتور يادگرفتن و تحصيل كردن را از هم تفكيك كنيم. ياد گرفتن يك چيز است، تحصيل‌كردن چيز ديگر. اما گاهي اوقات اين ياد گرفتن با تحصيل ايجاد مي‌شود كه خب خيلي هم خوب است. اما اگر تحصيل بدون ياد گرفتن رخ بدهد، فايده‌اي ندارد.

  • مهارت شخصي لازم است

فكر مي‌كنيد نقش اصلي تحصيل چيست؟ تحصيل، نگرش و دانش توليد مي‌كند؛ دانشي كه از فيلترهاي علمي رد شده است. اما تحصيل به تنهايي براي موفقيت كافي نيست؛ چرا؟ چون اگر شما خودتان نتوانيد مسئله‌اي را حل كنيد و يادگيري‌هاي تكميلي را به‌دست نياوريد، نمي‌توانيد در بازار كار موفق باشيد. مثل اينكه من اگر مهندس عمران شوم، به خوبي مي‌توانم روابط بين اجزاي ساختمان را بفهمم؛ درست، اما در دنياي واقعي و در شغلم، بايد يك نرم‌افزار مشخصي بلد باشم كه با آن كار كنم.

  • اگر ارشد نگيرم چه مي‌شود؟

اين يك واقعيت است كه در دانشگاه‌رفتن يكسري اتفاقاتي مي‌افتد كه در تحصيلات متوسطه نمي‌افتد؛ تجربه نشستن سر كلاس و ارتباط برقراركردن با آدم‌هايي از شهرها، فرهنگ‌ها، سطح اقتصادي و اجتماعي مختلف و.... واقعيت اين است كه يك آدم تحصيل‌كرده و يا همان دانشگاه‌رفته، ويژگي‌هاي رفتاري خاص و بينش عمومي خوبي پيدا مي‌كند اما براي رسيدن به چنين هدفي، دوره چهار ساله كارشناسي كفايت مي‌كند و ادامه‌دادن تحصيلات به‌خاطر اين موضوع، اشتباه است. كسي بايد ادامه تحصيل بدهد كه مي‌داند بدون كارشناسي ارشد، آينده‌اي نخواهد داشت. مثلا يك فارغ‌التحصيل رشته روانشناسي در كارشناسي اگر مي‌خواهد مطب داشته باشد بايد مدرك كارشناسي‌ارشد بگيرد ولي اگر صرفا مي‌خواهد در يكسري از مراكز، مشاوره انجام بدهد ديگر نياز چنداني به ادامه تحصيل نيست. پس اگر شما قرار است در اين حوزه، شغلي براي خودتان دست و پا كنيد همان تحصيلات كارداني و كارشناسي كافي است اما براي كارآفريني و كسب مجوزهاي آن در برخي رشته‌هاي خاص، نياز است كه مدارك بالاتر را كسب كنيد پس ببيند در كدام دسته قرار مي‌گيريد.

  • مي‌خواهي پژوهشگر باشي؟ دكتري بخوان

ليسانس تقريبا براي همه خوب است اما وقتي وارد دوره فوق ليسانس مي‌شوم، موضوع ديگر خيلي جدي مي‌شود و بايد بدانم كه مي‌خواهم در حوزه‌اي فعاليت كنم كه تحصيلات ارشد حتما برايم لازم هست و باعث موفقيتم مي‌شود. دكتري هم كه تكليفش مشخص است؛ كسي دكتري مي‌خواند كه مي‌خواهد وارد تحصيلات و فعاليت آكادميك شود. در تمام دنيا، كسي به‌دنبال دكتري است كه مي‌گويد مي‌خواهم پژوهشگر شوم، مدرس دانشگاه شوم، مشاور شوم؛ اگر غير از اينها است، قاعدتا دكتري مسير درستي نيست چون سرمايه‌گذاري بسيار سنگيني است كه بسيار وقت و انرژي و هزينه مي‌برد و انتهاي كار اگر ببيني نه پژوهشگر خوبي هستي نه مشاور و نه مدرس، پس چرا اين همه هزينه كردي براي رسيدن به اين مدرك؟ دقت كنيد هرچه سطح تحصيل بالاتر مي‌رود، حتما بايد هدفدارتر باشد. ممكن است يك جوان هجده ساله كه تازه كنكور داده، هنوز صددرصد تصميم نگرفته كه مي‌خواهد چكار كند اما براي كارشناسي ارشد بايد بهتر تصميم بگيرد و براي دكتري قطعا بايد تصميم مهم‌تري گرفته باشد.

  • دكتر استخدام نمي‌كنيم

مشكلي كه در آينده با آن مواجه مي‌شويم، دكترهايي هستند كه توانايي خاصي ندارند و از طرف ديگر حاضر نمي‌شوند مشاغل پايين‌تر را بر عهده بگيرند. در بهترين صورت اگر خودشان هم راضي به انجام هر شغلي بشوند، بازار كار استخدامش نمي‌كند. من هيچ وقت نمي‌آيم يك دكتر را استخدام كنم كه بنشيند و چهارتا كار ساده براي من انجام بدهد. اين كار را مي‌كنم؟حتي كسي كه دكتري مي‌گيرد، بايد بداند كه صرفا قرار است كار پژوهشي و تحقيقاتي انجام بدهد. اگر قرار است در آن حوزه كار هم كند، باز براي دكتري اشتباه كرده است. براي كاركردن در حوزه تخصصي، كارشناسي‌ارشد كفايت مي‌كند. در جامعه ما دكتري به‌عنوان پيشرفت تلقي مي‌شود درصورتي كه اينطور نيست و بايد هدفدار باشد.

  • فرار از سربازي

شايد يكي از دلايلي كه تحصيل اينقدر فشارش بر جوانان زياد است، موضوع سربازي باشد؛ ليسانس بگيرد كه 4سال سربازي نرود، فوق ليسانس بگيرد كه سربازي‌اش عقب بيفتد، دكتري بگيرد كه همينطور. آن‌وقت فكر كرده‌ايد كه جواني كه فقط براي سربازي نرفتن، تا اين سطح ادامه تحصيل داده، آياحالا مي‌تواند براي خودش شغلي داشته باشد، درآمدي به‌دست بياورد و تشكيل خانواده بدهد؟بهتر است ما به جوان اجازه بدهيم كه بنشيند فكر كند و تصميم بگيرد و تجربه كند؛ اينكه سبك سنگين كند كه با توجه به شخصيتش، درس خواندن برايش مفيدتر است يا وارد شدن در بازار كار با استفاده از مهارتي كه دارد؟

  • قطعا اولويت با مهارت است

بدون ياد گرفتن، هيچ‌كس نمي‌تواند در هيچ‌كاري موفق باشد. از ساده‌ترين شغل‌ها كه به مهارت‌هاي كمتري نياز دارد تا بالاترين شغل‌ها، بايد فني را بلد باشي. حالا يا آن فن را با استفاده از تحصيل به‌دست آورده‌اي و يا مهارتي بوده است كه استعدادش را داشته‌اي و به‌دنبال پرورش‌اش رفتي. شما حتي وقتي بخواهي كاري را در يك سازمان دولتي هم پيگيري كني، بايد چم و خم آن كار را بلد باشي. اين بلد بودن، همان يادگرفتن است. معني اين حرف‌ها اين است كه در همه شغل‌ها، اولويت با بلد بودن است.

  • مدركي كه تخصص ندارد

مدرك خيلي هم خوب است. من به پزشك مراجعه مي‌كنم و مدركش است كه تأييد مي‌كند متخصص قلب است و باعث مي‌شود من به او اعتماد كنم. اما متأسفانه مدرك در جامعه ما، گاهي اوقات آسيب توليد مي‌كند؛ اينكه انسان‌هايي در دستشان مدركي است كه چيزي كه در مدركشان نوشته شده را ياد نگرفته‌اند. چون اين واقعيت وجود دارد كه مدرك دارند ولي ياد نگرفته‌اند بنابراين آن مدرك هم ارزش خودش را از دست داده است.خوب است بدانيم كه من قرار است كاري را به بهترين شكل ممكن انجام بدهم. ممكن است آن كار شيريني‌پزي باشد، ممكن است ساختمان‌سازي. براي ساختمان‌سازي به دانشي از طريق تحصيلات نياز دارم و براي شيريني‌پزي، به مهارتي از طريق تجربه و تكرار. حالا براي تأييد اين دانش و مهارت، اگر مدركي هم وجود داشته باشد و آن را براي مخاطبم اثبات كند، خيلي هم خوب است. اين اتفاق باعث ايجاد نظم اجتماعي مي‌شود؛ در واقع وقتي از مدرك صحبت مي‌كنيم، منظورمان مدرك دانشگاهي نيست حتي يك راننده هم گواهينامه دارد كه نشان مي‌دهد اين فرد به خوبي مي‌تواند از عهده اين كار برآيد.

کد خبر 348046

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار آموزش

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha